هنرمندان
آنچه پیش روی دارید تلاشی است برخاسته از ضرورت درونیم، که در مواجهه با دغدغهها و کنجکاویهای چندین سالهام خلق شده است. آنچه از آن نگرانم و وحشت زده؛ قصابخانهی علم و فناوری.
آنجا که با پذیرش دیوانهوار و ستایش یک سویهی نتایج مثبت تکنولوژی، عواقب ناخواسته و نسنجیدهی آن را در میان نگذاشتیم و به چالش نکشیدیم.
ما کم پرسیدیم!
من از گذشتههای نهچندان دور میآیم، دیدم در راه که چگونه بیش از هر گاهِ دیگری زیستبومم دگرگون میشود، گونههای جانوری منقرض میشوند، جنگل ها میسوزند، تاریک و سیاه می شوند، طوفان و زلزلههای مخوف گسترش مییابند، گونه های جدید ویروس و باکتری مهندسی میشوند، آدمها با ماسک سفید همدیگر را می بوسند، مواد رادیواکتیو جنینهای جهش یافته در پی دارند. این همه را سنجیده بودیم؟!
لقاح آزمایشگاهی، دام و پرندگان را در تیراژ میلیونی تولید و تکثیر میکند و مفهوم حیوانِ زنده بودن را در حد یک طنز سیاه اقتصادی فرومیکاهد. زندهنماها را به قصابخانه میبریم، از هم میدریم، مصرف میکنیم، دور میریزیم، بدون هیچ حس ترحمی. آثار من پردازش ضرورتی است که از آینده میگوید. جهانی غبارآلود و مبهم. آیندهای نزدیک که دیروز آغاز شده است.
عبدالناصر گیو قصاب